امروز سالگرد تخریب موسسه فرهنگی هنری آشتی در سال ۱۳۸۷ است روزی که برای ما تولدی دوباره بود و به مناسبت این روز یادداشتهایی که نوشتیم و گفتیم و... هیچ اتفاقی تا کنون نیفتاد ه را تقدیم می کنیم.خرسندیم که سالم زندگی کردیم دروغ نگفتیم چون دینمان این اجازه را نمی داد سیلی خوردیم اما ایستادیم و اشک ریختیم نه برای آنچه از دست دادیم بلکه برای آنچه می نگریستیم چگونه لگد مال می شود .انسانیت شرف و حتی مردانگی دین را لکه دار کردند غارت کردند، نابود کردند تخریب نمو دند، دین و آئینشان و شرفشان را به هیچ فروختند .به هیچ... اما ما ماندیم به لطف خدا سربلند تر از حتی آن روزها و خدا بامابود .هنوز ما معتقد هستیم دریای آرام ناخدا نمی سازد.و ما هنوز شاکریم .
بیش از ۵۰۰ متر فضای اداری آموزشی دارای هشت کلاس ، هفت مرکز کار آفرینی وکتابخانه با بیش از ۱۵۰۰۰ هزار جلد کتاب که ۸۰۰ جلد آن کتاب های خطی و تاریخی بود بیش از ۳۰۰۰ حلقه فیلم که تاریخ سینما بود و ۶۰۰۰ هزار قطعه اسلاید دهها تابلو نقاشی و آثار هنر مندان ششصد پرونده تحصیلی دانش آموزان از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۷ مقدار زیادی امکانات سینمایی و آموزشی همه و همه را در کمتر از چهار ساعت به یغما بردند و از آنچه ما توانستیم با خود به خانه بیاوریم پالتو -مهر موسسه و یک جفت دمپایی بود همین...
بسم الله الرحمن الرحيم
خدايا ما فقط شاكريم
پس از حدود چهل روز وقفه در چاپ هفته نامه همسر در پي ارسال ايميل ها و تماسهاي تلفني شما با مدير مجله برآن شديم تا مجددا" از روند جريان موسسه و مجله همسر شما را آگاه سازيم .
در يك نگاه كلي بايد بعرض برسانيم مشكل اصلي اين پرونده از زماني شروع مي شود كه مسئولين محترم شوراي حل اختلاف شعبه 219 اكباتان علي رغم اعتراض ما به اجاره نامه ارائه شده و جعلي بودن آن و ارائه مداركي دال برغير مسكوني بودن ملك موسسه و استيجاري بودن آن از سال 1373 تا كنون و مدارك ديگري چون قبوض برق آب و گاز و ماليات و شهرداري پروانه كسب اتحاديه عكاسي و نامه اماكن و خلاصه هر چيزي كه دال برغير مسكوني بودن ملك است و حتي اجاره نامه 1373 كه در آن براي موسسه بودن ملك اشاره شده توجه ننمودند و تنها با ارائه دو شاهد كه حتي خودشان هم در شوراي حاضر نشده و دست خط داده اند مجددا اقدام به صدور حكم تخليه نموده اند وجالب اين كه حتي از شاهدان شناسنامه يا مدركي دال بر صداقت كلام هم خواسته نشده كه بفهمند اين شاهدان از اقوام در جه يك مالك هستند وجالب تر اين كه برگه شهادت نامه را هم كه خوشبختانه مانند هم نوشته اند و به صراحت كذب بودن شهادتشان را نشان مي دهد وهر دو اجاره نامه سال 1373را كه موسسه ارائه داده رد و انكار مي نمايند اجاره نامه هايي كه پدرشان با دست خط خودش نوشته و امضاء نموده و سوال اين است كه در طول اين سالها چرا ما آب و گازكشي اين ساختمان را نصب كرديم ويا چگونه اين همه مجوز گرفته ايم و... را هم نخوانده راي داده بودند .
پرونده علي رغم درخواست كارشناس توسط ما براي بازديد ملك به پيشنهاد ما و تلاش وكيل موسسه كه توسط خود شوراي معرفي شده بود به شعبه 221 دادگاه شهيد مفتح انتقال مي يابد و پس از پرداخت و ثيقه مالي در آن دادگاه جهت بررسي مطرح مي شود .مجددا تمام مدارك مانند اجاره نامه برگه دارايي مجوزها و روزنامه رسمي و خلاصه هرچه كه لازم ديده مي شد به همراه چهار صفحه دادخواست كه در آن به روشني كذب بودن اجاره نامه مطرح شده و توجه قاضي را به مدارك اداري و تجاري بودن ملك جلب نموده بوديم سپرده شد ولي متاسفانه ايشان در راي صادره با اشاره به اينكه اجاره نامه مطرح شده مالك به امضاء مارسيده و در آن قيد شده كه ملك مسكوني است و طبق قوانين جاري از سال 1376 به بعد بايد به راي شوراي حل اختلاف احترام گذاشته شود .جاي تعجب است وقتي ما شاكي پرونده هستيم و مداركي دال بر رد آنچه طرفمان اعلام كرده هم ارائه داديم چگونه باز به استناد همان سند مورد اعتراضمان محكوم مي شويم .
شايان ذكر است عرض كنيم حدود يك ماه قبل از دادگاه وكيل ما استيفاي خود را در خصوص پرونده به صورت كتبي به ما اعلام كرد و به ما اطمينان خاطر داد كه تا بعد از عيد 1388 شما در اين خصوص دادگاهي نخواهيد داشت و با شما تماس خواهند گرفت .اما گويا واقعيت اين نبوده و دادگاهي تشكيل مي شود و رايي هم صادر مي شود و بدون اينكه ما مطلع باشيم به شوراي حل اختلاف هم ارسال مي گردد و ايشان هم با كمال ميل و بي درنگ حكم تخليه را صادر مي نمايند و مامور محترم اجراي احكام پيكان شهر هم بلافاصله در محل موسسه حاضر و بدون حضور ما دستور را اجرا مي نمايد و جالب اين كه زمان چهل هشت ساعت را شخصا" به بيست و چهار ساعت تغيير مي دهد و جهت تصريح در امور كليه لوازم و امكانات موسسه را در اختيار امين خود يعني شاكي پرونده و مالك ما قرار مي دهد . كه خود همين مسئله براي ما با بودن همسر فرزند و همكارانمان در محل جاي تعجب است.؟ مالك هم بسرعت مقداري از لوازم را به مكاني كه از قبل آماده كرده بوده به وسيله چند كاميون كه در محل حاضر نموده بوده انتقال مي دهد و بلا فاصله اقدام به تخريب محوطه حياط مي نمايد و مغازه ها و قسمت بوفه و سرايداري را با خاك يكسان مي نمايد
البته چند روزي طول كشيد كه ما فهميديم امينمان كيست .باز چند روزي هم طول كشيد كه ليست لوازم مان را دادن دستمان ليستي كه در آن به خيلي چيزها حتي اشاره هم نشده بود براي نمونه ما شصت نفر شاگرد داريم و لي در ليست فقط نه عدد نيم كت آمده بود . و تازه در اينجا بود كه با توضيحات ما مسئول اجراي احكام پيكانشهر متوجه شد كه ملك مسكوني نبوده موسسه آموزشي بوده و دفتر يك هفته نامه فعال با بيش از دوازده سال كارمي باشد وي زماني كه از مامور خود پرسيد چرا حكم را اجراي كردي مامور گفت :شما خودتان دستور داديد وايشان با تعجب به او فهماند كه بايد دقت مي كرد و مراتب را به او قبل از اجراي حكم اعلام مي نمود معذالك در خصوص وسايل هم مشخص شد كه بيشتر وسايل ليست برداري نشده و تا نظر كارشناسي بايد همانطور بماند .اما متاسفانه قسمتي از مدارك و لوازم توسط مالك به بدترين شكل ممكن از موسسه خارج شده بود و صددر صد فضا سازي حياط موسسه با خاك يكسان شده بود وما نا چار امتحان دانش آموزان را با يك وقفه يك ماه در اداره كل ارشاد تهران برگزار نموديم كه بدين وسيله از آنها هم سپاس گزاري مي نماييم .
شكايت ما از شوراي حل اختلاف اكباتان توسط رياست محترم شوراهاي استان براي پيگيري به دفتر شوراي اكباتان ارجاء داده شد و متاسفانه آنجا هيچ يك از مدارك ما در پرونده وجود نداشت مجددأ قرار به بررسي و پيگيري شد ه كه اميد وار هستيم افراد خاطي شناسايي شوند .
لازم به ذكر است همكاري مدير كل محترم مطبوعات و معاونين ايشان ، مساعدت تني چند از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي ، همكاري و مساعدت دفتر رسيدگي و پيگيري شكايات مردمي در قوه قضائي وهمكاري رياست محترم شوراي حل اختلاف استان تهران و بخصوص معاونين محترمشان ،دفتر رئيس كل محترم دادگستري تهران ودبير هيات حقوق شهروندان وخلاصه انسانهاي وارسته اي كه با راهنمائي و دلداري ما را ياري نمودن را نبايد از ياد برد و از آنها سپاس گزاريم .
گرچه مدتها طول خواهد كشيد كه موسسه به حالت گذشته باز گردد و خسارات وارده را جبران نماييم اما حقوقي كه از شاگردان و همكاران زايه شد بسيار بيش از اينها بوده و جاي جبران ندارد .تاخيري كه در چاپ هفته نامه پيش آمد . و دهها تعهد كاري و اخلاقي كه بايد قبل از عيد به انجام مي رسيد بر دوش ما سنگيني مي نمايد .اسنادي كه بعلت بي توجه اي مفقود شده و پرونده تحصيلي بيش از 1500 دانش آموز وفيلم هاي خانوادگي مشتريان همه و همه بعلت يك بي دقتي و يا بهتر گفته شود يك خود خواهي بوده و شايد هر گز قابل جبران نيست . و تنها باري از شرمندگي را بر روي دوش ما نهاده كه اميدوار هستيم بتوانيم جبران سازيم .
دوست شاعري داريم كه شمالي است كه با همان لهجه شيرين شمالي پس از شنيدن اين جريانات گفت : بديي اخر آدم بوستن !
فرياد بي صدا
با نام خداي رحمان و رحيم
روز يكشنبه پنجم بهمن ماه سال جاري تعدادي به دفتر موسسه آشتي و هفته نامه همسر وارد و بعد از توهين و ضرب و شتم كاركنان و هنرجويان كليه وسايل و امكانات موجود در اين مركز آموزشي و مطبوعاتي را تخريب و تخليه نمودن و تمام امكانات و آرشيو اين مركز را به جاي نا معلومي انتقال دادند .
آقاي جعفر صابري مدير عامل اين موسسه و مدير مسول هفته نامه همسر تو ضيح مي دهد :
متاسفانه من در دفتر نبودم گر چه اگر هم بودم فكر مي كنم كاري نمي توانستم انجام دهم . قبل از هر چيز بد نيست من موسسه آشتي را معرفي بيشتري نمايم . اين موسسه از قديمي ترين موسسات آموزشي ، فرهنگي ، و هنري كشور است كه نه تنها در كشور بلكه خارج از ايران فعاليت داشته و دارد .ازجمله فعاليت هاي اين موسسه بشر دوستانه اهداي لوح سپاس به افراد انسان دوست بوده براي نمونه در سالهاي گذشته اين لوح به پاپ ژان پل دوم و ميخائيل گورباچوف مي باشد . هفته نامه همسر يك مجله اجتماعي مي با شد و بارها به مشكلات جامه اشاره و راه حل ارائه داده . موسسه آشتي يك موسسه تحقيقاتي و مطالعاتي است و از سال 1373 تا كنون صدها دانشجو و هنر آموز در رشته هاي مختلف هنري بويژه خبر نگاري و فيلمسازي آموزش داده است .اخيرا فيلم سينمايي مري كه در خصوص ازدواج هاي غيابي و رنج زنان است را در كشور روماني ساخته بود . اين موسسه قرار بود در اين ايام فيلم خدابس را جلوي دوربين ببرد .
اين موسسه اولين هنرستان غير انتفاعي كشور را تاسيس نمود و جاي تاسف است كه تنها در چند ساعت حتي خاكش را به توربه كشيده اند .
همكاران من به دادگا ه ها مراجه نموده اند اما تا كنون هيچ مر جع قانوني قبول نكرده كه راي بر اي تخليه و يا تخريب اين مر كز داده . پس از مراجعت من به اداره كل مطبوعات رفتم و با معاون محترمش حرف زدم ايشان هم متاسف شد . به دفتر وزير هم مراجه نمودم و لي تنها پاسخ پيگيري قانوني بود . سوال و تاسف من اين است كه يك مجموعه مانند ما هيچ حامي نداريم و اگر چنين بلايي سرمان بيايد تا ثابت كنيم حق با ماست سالها مي گذرد . كار فرهنگي در كشور ما اگر وابستگي سياسي نباشد بسيار مشكل است و من براي خود و همكارانم متاسف هستم . هيچ كس پاسخ گو نيست دفتر مجله مثل تكه گوشتي شده كه آن را از چرخ گوشت گذرانده باشند . و حقوق كاركنان و تمام وسايل مدارك حتي گذرنامه و شناسنامه همكاران ما غارت شده .هيچ كس از همكاران ما در مر كز نبوده يعني آنها را بيرون انداخته اند حتي اجازه عكس و فيلم برداري هم ندادند تنها پسرم چند عكس با موبايل خودش گرفته .
موسسه اشتي خبر گزاري آشتي را دارد كه گرچه بارها فيلتر شده اما بيشترين اخبار جنوب شرق ايران را انعكاس مي دهد . بيش از هشصد خبرنگار و وبلاگ نويس جوان و علاقه مند با ما همكاري مي كنند . بهترين آرشيو فيلمهاي مستند كار خود من از جنگ غارت شده . بيش از ده هزار جلد كتاب ارزشمند خطي و تاريخي .نابود شده و هيچ كس تا كنون پاسخ گو نيست . آ يا اين آقايان نديدند كه اين مركز يك مركز فرهنگي است و متعلق به اين ملت است .
به قول دوست خبر نگارمان درياي آرام نا خدا نمي سازد . وقتي رئيس دفتر وزير فرهنگ مي گويد از اين مسايل زياد پيش مي آيد ديگر من چه حرفي دارم . سايت www. Ashti.ir براي دوستان برقرار است و ايميل من
Ashti.js@gmail.comاست با سپاس از شما .
گر چه مي دانيم كه اين پايان نيست و پس از دفتر حمايت حقوق بشر دفتر مجله همسر آخرين نيست اما اميد وار هستيم آخرين باشد .
InstuteAshtim/University